نتایج جستجو برای عبارت :

نامۀ دوم

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی، مازیار حسینی امروز در نامه ای به مدیران کل راه و شهرسازی استان‌ها، اصلاحیۀ شیوه‌نامۀ تبصرۀ ۲ مادۀ ۲۴ آیین‌نامۀ اجرایی مادۀ ۳۳ قانون نظام مهندسی و کنترل ساختمان را ابلاغ کرد.
در این نامه خطاب به مدیران کل محترم راه و شهرسازی استان‌ها، با اشاره به موافقت وزیر راه و شهرسازی تصریح شده است: از تاریخ این ابلاغ، ارجاع کار معرفی مهندسان ناظر به شهرداری‌ها و سایر مراجع صدور پروانه و کنترل ساختما
نگارِ مهربونم سلام.
امروز که دارم برایت دومین نامۀ‌ام را می‌نویسم در هفت هزارو هشتصد و شصت‌مین روز از زندگی خودم هستم، و حالا روزهایم در کنارِ تو یکی یکی رقم می‌خورند، و این عینِ خوشبختی‌ست.
پارسال همین موقع‌ها و قبل از عیدِ نوروز بود که از تنهایی‌ام و از نبودنت نوشتم. نوشتم: «که مگر می‌شود بی تو در دلِ من بهار شود. مگر می‌شود تو نباشی و سبزه‌ای چِشمک زنان سَر از دلم در بیاورد، و ماهی‌ای شنا کنان در اعماق دلم بخندد؟ باید باشی و بتکانی دل
امام_رضا_مناجات دین من ایمان من حب‌الرضاست جان من جانان من حب‌الرضاست  نامۀ اعمال من حب‌الحسین محشر و میزان من حب‌الرضاست  بر روی سنگ مزارم حک کنید خلد من رضوان من حب‌الرضاست  سیر باغ و بوستان خواهم چه کار باغ من بستان من حب‌الرضاست  دل بریدم هم ز غلمان هم ز حور حور من غلمان من حب‌الرضاست  کوثر من مهر زهرا و علی است روح من ریحان من حب‌الرضاست  ای مفسرهای عالم بشنوید معنی قرآن من حب‌الرضاست  دیگر از تاریکی قبرم چه باک مشعل تابا
سپیدِ عزیز و بزرگوار، سلام
می‌دانم که شرایط مهم و حساسی داری و نمی‌خواهم زیاد وقتت را بگیرم. کوتاه بگویم که این‌روزها ما هم حسابی به‌یادت هستیم و برایت دعا می‌کنیم و امیدوارم که توان‌مند و قبراق باشی. تو چه بسیار گران‌قدر هستی و ما سالیان دراز از قَدرَت غافل بودیم. ما را ببخش اگر در شکرگزاری حضور ارزشمندت کوتاهی کردیم. این روزها تا می‌توانی مواظب خودت باش که چشم امید خیلی‌ها به‌توست. خودت را حسابی قوی کن و با توان و انگیزۀ بالا، در آماد
آدم کوچولو‌ها پایان‌نامه‌هایشان شناخت آدم بزرگ‌هاست. از خودشان چیز زیادی ندارند. یکی می‌شود علامه طباطبایی و پایان نامۀ زندگی‌اش تفسیر المیزان، یکی دیگر هم پایان نامه‌اش شناخت نظر علامه طباطبایی در فلان مسأله.
یک چیزِ مثلا خنده دار بگویم؟
یک روز به آیت الله مصباح گفتند که راسته شما شهید مطهری شماره 2 هستید؟ گفت: نه داداچ من مصباح یکم :))
..یا حبیب التّوّابین..
ممنونم از سید جواد عزیز بابت دعوت و چون می‌دونم همیشه یه نفر ممکنه باشه که ناراحت بشه از نبودن اسمش توی لیست، صمیمانه از تمام خوانندگان این تارنما جهت شرکت در چالش دعوت می‌کنم. 
پ.ن: نامۀ من رو اینجا بخونید.
ادامه مطلب
در ژوئن سال 1865، نیچه در بخشی از نامۀ خود به خواهرش الیزابت این‌گونه می‌نویسد:
 
«... و درنهایت آیا مقصود ما از تمام کنکاش‌ها و جستجوهایمان رسیدن به راحتی، آرامش و خوشی است؟ نه، فقط حقیقت - هر چند منجرکننده‌ترین و نفرت‌انگیرترین امر باشد. و اما سوال آخر: اگر از کودکی ما را اعتقاد بر این بود که رستگاری از شخصی غیر از مسیح صادر می‌شود - مثلا از محمد - آیا مسلم نیست که در چنین شرایطی نیز ما می‌بایست برکات کاملاً مشابهی را تجربه کرده باشیم؟ ... ایم
The Devil's Dictionary، عنوان یک فرهنگ لغت (واژهنامه) نوشتۀ Ambrose Gwinnett Bierce (آمبروز بیرس) هست. اما این کتاب، ی فرهنگ لغت معمولی نیس، نویسنده در مقابل هر واژه ای، توضیح و تفسیری طنز و هجوآلود و درعین حال تلخ و متاثرکننده رو بیان کرده، درواقع این فرهنگ لغت، دید یک آدم شکاک، واقعگرا و درظاهر بدبین از همه چیزه. مثلاً به این چنتا نمونه دقت کنین: 
تبریک: حسادت مودبانه
بی‌دفاع: ناتوان از حمله
عذرخواهی: زمینه چینی برای اهانت بعدی
ادراک: خیلی دیر به حماقت خود پ
حسام حسین‌زاده
روز گذشته نشریۀ دانشجویی چشمه در شمارۀ سیزدهم خود در قالب مطلبی با عنوان «دلالان چپ‌گرا در تجارت‌خانۀ علوم اجتماعی» به شیوه‌ای ظاهراً افشاگرانه از تفاهم‌نامۀ همکاری اتحادیۀ انجمن‌های علمی دانشجویی علوم اجتماعی کشور با مؤسسۀ عالی پژوهش تأمین اجتماعی پرده برداشت، شمارۀ قراردادهای من و چند تن دیگر از دانشجویان علوم اجتماعی که در قالب پروژه‌های مختلف با این مؤسسه همکاری داشته‌ایم را منتشر کرد و مدعی شد همۀ این همکاری‌
The Devil's Dictionary، عنوان یک فرهنگ لغت (واژه نامه) نوشتۀ Ambrose Gwinnett Bierce (آمبروز بیرس) هست. اما این کتاب، ی فرهنگ لغت معمولی نیس، نویسنده در مقابل هر واژه ای، توضیح و تفسیری طنز و هجوآلود و درعین حال تلخ و متاثرکننده رو بیان کرده، درواقع این فرهنگ لغت، دید یک آدم شکاک، واقعگرا و درظاهر بدبین از همه چیزه. مثلاً به این چنتا نمونه دقت کنین: 
تبریک: حسادت مودبانه
بی‌دفاع: ناتوان از حمله
عذرخواهی: زمینه چینی برای اهانت بعدی
ادراک: خیلی دیر به حماقت خود
به نامۀ عملم نیست جز گناه گناه...
ولی به وقت سخن کوهی ادعا دارم
الا امیر سحر ای مسافر صحرا
امید وصل تو را بین هر دعا دارم
به کام خویش چشیدم غم جدایی را
نشان رحمتی از یار آشنا دارم
مرا میان قنوت سحر مَبر از یاد
بیا و نامه اعمالِ من مرور نکن
که بر جبین عرق شرم از شما دارم
هوای بوسه ای از خاک کربلا دارم
♦ به نقل از کانال تلگرامی @QMproblems
حدود دو سال پیش بود که رسالۀ ارشد خود را جهت داوری اولیه به دانشکده تحویل دادم. یک روز معاون تحصیلات تکمیلی که یکی از اساتید گرایش ذرات بنیادی بود من را به صورت اتفاقی در آسانسور دانشکده دید و به من گفت حتما یک روز از من وقت بگیر تا صحبت کنیم. من هم وقت گرفتم و رفتم. حدس میزدم  ایشان میخواهد دربارۀ مسائل درون رساله بحثی علمی داشته باشد و یا راجع به تصمیم برای ادامۀ راه در مقطع دکتری صحبت کند. اما ایشان بحث جالبی
♦ به نقل از کانال تلگرامی @QMproblems
حدود دو سال پیش بود که رسالۀ ارشد خود را جهت داوری اولیه به دانشکده تحویل دادم. یک روز معاون تحصیلات تکمیلی که یکی از اساتید گرایش ذرات بنیادی بود من را به صورت اتفاقی در آسانسور دانشکده دید و به من گفت حتما یک روز از من وقت بگیر تا صحبت کنیم. من هم وقت گرفتم و رفتم. حدس میزدم  ایشان میخواهد دربارۀ مسائل درون رساله بحثی علمی داشته باشد و یا راجع به تصمیم برای ادامۀ راه در مقطع دکتری صحبت کند. اما ایشان بحث جالبی
♦ بازنشر از کانال تلگرامی @QMproblems
حدود دو سال پیش بود که رسالۀ ارشد خود را جهت داوری اولیه به دانشکده تحویل دادم. یک روز معاون تحصیلات تکمیلی که یکی از اساتید گرایش ذرات بنیادی بود من را به صورت اتفاقی در آسانسور دانشکده دید و به من گفت حتما یک روز از من وقت بگیر تا صحبت کنیم. من هم وقت گرفتم و رفتم. حدس میزدم  ایشان میخواهد دربارۀ مسائل درون رساله بحثی علمی داشته باشد و یا راجع به تصمیم برای ادامۀ راه در مقطع دکتری صحبت کند. اما ایشان بحث جالبی
♦ بازنشر از کانال تلگرامی @QMproblems
حدود دو سال پیش بود که رسالۀ ارشد خود را جهت داوری اولیه به دانشکده تحویل دادم. یک روز معاون تحصیلات تکمیلی که یکی از اساتید گرایش ذرات بنیادی بود من را به صورت اتفاقی در آسانسور دانشکده دید و به من گفت حتما یک روز از من وقت بگیر تا صحبت کنیم. من هم وقت گرفتم و رفتم. حدس میزدم  ایشان میخواهد دربارۀ مسائل درون رساله بحثی علمی داشته باشد و یا راجع به تصمیم برای ادامۀ راه در مقطع دکتری صحبت کند. اما ایشان بحث جالبی
فدریکو گارسیا لورکا از برجسته ترین شاعرای اسپانیاس که نقش مهمی تو پیدایش جنبش آوانگارد شعری اسپانیا (جنبش موسوم به گروه بیست و هفت) داشته و علاوه بر شعر، نمایشنامه هم مینوشته و آثارش چه شعر و چه نمایشنامه، از آثار کلاسیک ادبیات اسپانیا و حتی جهان بشمار میرن. ترجمه های زیادی از آثارش به زبان فارسی موجوده که ترجمه و دکلمۀ شعرِ "ساعت پنج عصر" با صدای احمد شاملو و نمایش نامۀ عروسی خون یکی از معروفاشه. (منتخبی از اشعارش رو میتونین اینجا بخونین)
هم‌دمِ عزیزم ؛ سلام.
نمی‌دانم چه حسی‌ست که گاهی دوست دارم برایم به وسعتی نامحدود حرف بزنی و از ریز و درشتِ اتفاقات برایم تعریف کنی. دوست دارم آینده و گذشته را بریزی در قالب کلمات و بدهی تا سر بکشم. دوست دارم سکوت نکنی و حرفی برای گفتن داشته باشی. چندین بار این موضوع را بهت گفته‌ام و حتی آخرین بار که همین امشب باشد، قلبِ حساست ازم دلخور شد. می‌دانی که، من یک لحظه‌هم تابِ دلخوریت را ندارم. اما مگر من جزء تو در این دنیا هم صحبتی دارم؟ کمی که در ر
نامه‌ای را که بچه‌ای برای حسنی در شلمرود نوشته بود و ماجرای آن نامه را در پست قبلی خواندید. بعد از آن‌که کارمند دفتر پستی نامه را تا آخر خواند، کلی خوشش آمد و تصمیم گرفت به‌جای آن‌که نامه را به فرستنده برگرداند، آن را به‌عنوان یکی از جالب‌ترین خاطرات دوران کاری‌اش نزد خودش نگه دارد. به‌این هم فکر کرد که اگر نامه را برگرداند، آن بچه متوجه می‌شود که نامه به‌دست حسنی نرسیده و ناراحت می‌شود. در ذهنش گذشت که پاسخی به‌نامۀ آن‌بچه از زبان ح
بهار قلب من 
تمام شد.تمامِ تمام.یک سال دیگر هم تمام شد.چه قدر زود!چشمم را روی هم گذاشته بودمکه سال نو آغاز شدو چشم که باز کردم و دیدم تمام شد.به همین زودی.
آقا!در سالی که گذشت، از دست من راضی بودی؟من دوست خوبی برای تو بودم؟به دوستی‌ام چه نمره‌ای می‌دهی؟چند بار دلت را شکستم؟حساب، دستت هست؟چند بار لبخند به لبت نشاندم؟جایی نوشته‌ای؟خانۀ محبّتت در دلم آبادتر شده یا ویران‌تر؟
دلم نمی‌آید این سؤال را بپرسمولی آزارم می‌دهد.نپرسم، آرام نمی‌گیر
باورم نمی‌شود که یکسال گذشت! باورت می‌شود؟ باورم نمی‌شود که تو کنارمی ، باورت می‌شود؟ باورم نمی‌شود چشمانِ زیبایت برای من است ، باورت می‌شود؟ باورم نمی‌شود رویایِ  با تو بودن را ،  باورت می‌شود؟ من حتی باورم نمی‌شد تمامِ لحظه‌هایی که مثل خواب بود ، تا اینکه دستانت را در میانِ انبوه زائرانِ آقا گرفتم. وقتی انگشتان کوچکت در میان انگشت‌هایم آرام گرفت ، من باور کردم تمام اینها را. باور کردم که عشق حقیقتی است که باید آن را زندگی کرد ، و وص
در پاسخ به پست‌های اخیر وبلاگ آبگینه
نظام جمهوری اسلامی شاید مقدّس نباشد، امّا بی‌گمان "مقدّس!" هم نیست. قبلاً عنوان کرده بودم که آن اندازه‌ای که دیار آذربایجان تفکیک دو مفهوم مشروعیّت و مقبولیّت را فهمیده و فی‌المثل فرزند خود را در سال 88 رها کرده(!)، جاهای دیگر به مرکزیّت شمال تهران نفهمیده یا نخواسته‌اند بفهمند. به خاطر همین مقاومت آنان، اکنون دوباره مانند زمان شاه، ارزش‌های انقلاب به ضدّارزش و ضدّارزش‌ها به ارزش تبدیل شده‌اند؛ و ا
در پاسخ به پست‌های اخیر وبلاگ آبگینه
نظام جمهوری اسلامی شاید مقدّس نباشد، امّا بی‌گمان "مقدّس!" هم نیست. قبلاً عنوان کرده بودم که آن اندازه‌ای که دیار آذربایجان تفکیک دو مفهوم مشروعیّت و مقبولیّت را فهمیده و فی‌المثل فرزند خود را در سال 88 رها کرده(!)، جاهای دیگر به مرکزیّت شمال تهران نفهمیده یا نخواسته‌اند بفهمند. به خاطر همین مقاومت آنان، اکنون دوباره مانند زمان شاه، ارزش‌های انقلاب به ضدّارزش و ضدّارزش‌ها به ارزش تبدیل شده‌اند؛ و ا
یه حسی بهم میگه ماه رمضان امسال با ماه رمضان سالهای قبلی فرق میکنه / نه بخاطر شرایط بوجود اومده / شاید بخاطر کارهایی که کردم. نامۀ اعمالی دارم بسی سیاه / نیازمند آمرزش گناهان / خدایا اگه فکر کنم که منو بخشیدی یا نه گناه کردم (گناه ناامیدی) پس فکر میکنم که منو بخشیدی تا دیگه این گناه رو مرتکب نشم /ماه رمضان های پارسال اگر منصفانه باشم چیزی جز انجام یه تکلیف و گرسنگی نبود / امسال علاوه بر انجام تکلیف میخوام کمی هم به خدا و عالم غیب نزدیک تر بشم / تو م
من آدم مکالمات طولانی تلفنی نیستم؛ یک
نوشته و نامۀ بلند و طولانی را به ده دقیقه مکالمۀ معمولی دربارۀ «چه خبر؟» و «چه کار
می‌کنی؟» و امثال این‌ها ترجیح می‌دهم.
حرف زدن بی‌وقفه هم برایم آزاردهنده است.
شنیدن دو صدا با همدیگر به همم می‌ریزد؛ مثل صدای تلویزیون و موسیقی، یا صدای شیر
آب و رادیو.
اما،
تو استثنائی!
با من حرف بزن عزیزم؛ بی‌وقفه، طولانی،
در میان تمام صداها. می‌خواهم صدای تو زمینۀ تمام صداهای دنیا باشد، من شیفتۀ شنیدن
کلمات توام، شی
 
کتاب «حدیث فیض» رونمایی شد
 
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی نهاد کتابخانه های عمومی کشور، کتاب «حدیث فیض» اثر حجت الاسلام حمید سبحانی صدر با حضور علیرضا مختار پور دبیرکل نهاد، مدیران و مسئولان فرهنگی استان تهران و شاعران برجسته کشور در مراسم آغاز فعالیت محفل ادبی فیض و آیین بزرگداشت علامه فیض کاشانی رونمایی شد. 
گفتنی است حدیث فیض عنوان کتابی است به قلم حمید سبحانی‌صدر که به بیان تاریخ زندگانی و سیرۀ اخلاقی و علمی محدث حکیم ملا محسن فیض ک
 
کتاب «حدیث فیض» رونمایی شد
 
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی نهاد کتابخانه های عمومی کشور، کتاب «حدیث فیض» اثر حجت الاسلام حمید سبحانی صدر با حضور علیرضا مختار پور دبیرکل نهاد، مدیران و مسئولان فرهنگی استان تهران و شاعران برجسته کشور در مراسم آغاز فعالیت محفل ادبی فیض و آیین بزرگداشت علامه فیض کاشانی رونمایی شد. 
گفتنی است حدیث فیض عنوان کتابی است به قلم حمید سبحانی‌صدر که به بیان تاریخ زندگانی و سیرۀ اخلاقی و علمی محدث حکیم ملا محسن فیض ک
امید شمس‌آذر متخلّص به "شهسوار" در اردیبهشت سال 1366 در سلماس متولّد شد. تحصیلات ابتدایی را در دبستان ابن سینا و تحصیلات متوسّطه را در مدارس راهنمایی طالقانی، هنرستان شهید پناهی و دبیرستان امام خمینی(ره) گذرانید. بعد از گذراندن خدمت سربازی، در رشتۀ تاریخ از دانشگاه ارومیّه پذیرفته شده و در اردیبهشت سال 1398 از پایان‌نامۀ کارشناسی ارشد خود با عنوان "تأثیر حملۀ مغول در تحوّلات سبک شناختی هنری و ادبی در ایران" دفاع کرده و با نمرۀ 18/85 و رتبۀ بسیار
تَشَاجَرَ ابْنُ أَبِی غَانِمٍ الْقَزْوِینِیُّ وَ جَمَاعَةٌ مِنَ الشِّیعَةِ فِی الْخَلَفِ فَذَکَرَ ابْنُ أَبِی غَانِمٍ أَنَّ أَبَا مُحَمَّدٍ مَضَى وَ لَا خَلَفَ لَهُ ثُمَّ إِنَّهُمْ کَتَبُوا فِی ذَلِکَ کِتَاباً وَ أَنْفَذُوهُ‏ إِلَى‏ النَّاحِیَةِ وَ أَعْلَمُوهُ‏ بِمَا تَشَاجَرُوا فِیهِ فَوَرَدَ جَوَابُ کِتَابِهِمْ بِخَطِّهِ -عَلَیْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ السَّلَامُ:«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ عَافَانَا اللَّهُ وَ إ
همین چند دقیقه پیش کتاب راز نگین سرخ را تمام کردم. کتابی گیرا و جذاب. اصلا کتابی که نقش اولش محمود شهبازی باشد چشم بسته جذاب است! چه برسد که نقش مکملش را همدانی و متوسلیان در دست داشته باشند و حضور افتخاری همت و باقری و وزوایی را هم داشته باشد. کتاب به تعبیر نویسنده زندگی‌نامۀ داستانی بود. یعنی برخلاف بسیاری از کتاب‌های خاطرات جبهه، پیاده‌شدۀ یک مصاحبه نبود، بلکه داستانی بود که نویسنده بر اساس مصاحبه‌هایش با یکی از شخصیت‌های کلیدی داستان
چند وقتی بود یک ایدۀ نیم‌پخته در ذهنم داشتم و کم کم سعی کردم با بهره بردن از مشورت دوستان پخته‌ترش کنم. حاصل کار در حال حاضر شده کانال پایین. مخاطب کانال همۀ جمعیت کتاب‌خوانه و هدفش تبادل(یا فروش با قیمت منصفانه) کتاب‌هاییه که یک گوشه‌ای از کتاب‌خونه‌هامون جا خوش کرده و خاک می‌خوره. کتاب‌هایی که شاید به کار ما نیاد، ولی ممکنه یک نفر صدها کیلومتر اون‌طرف‌تر بهش نیاز داشته باشه.
از اونجایی که هدف کانال تنها تبادل کتاب هست، قراره بدون هیچ
پاورپوینت آشنایی با پیمان نامه حقوق کودک
 
دانلود پاورپوینت با موضوع آشنایی با پیمان نامه حقوق کودک، در قالب pptx و در 89 اسلاید، قابل ویرایش، شامل تعهد نامه جهانی، اصول کلی پیمان نامه، منظور از حقوق کودک چیست، حقوق اجتماعی، حقوق و آزادی های فردی، حقوق عاطفی، حق آموزش، پیمان نامه جهانی حقوق کودک، مواد قسمت اول پیمان نامۀ حقوق کودک، تعریف کودک، منع تبعیض، منافع عالیه کودک، تحقق حقوق کودک
مشخصات فایل
 
 

تعداد صفحات
89

حجم
1156 کیلوبایت

فرمت فا
«غمی
است که قلب مرا می‌فشارد، عذابی است که از دستش راحتی ندارم و نمی‌دانم تا چه وقت
این‌چنین خواهم بود، خدا می‌داند، روز و شب مثل کسی که خوره در جسدش افتاده باشد
ناراحت‌ام، قلب من مشتعل است بدون این‌که کسی بداند چه آتشی در آن شعله می‌کشد.
اختیار اگر دست من بود، هیچ‌وقت دچار چنین عذاب و شکنجه‌ای نمی‌شدم ولی به خدا،
اختیار دست من نیست. هرچه هست تو هستی تو، تو ... تنها تو... ».*


 

کاش در
عصر نامه می‌ماندیم؛ در عصر قلم و کاغذ و کلمه، عصر مُهر و
«غمی
است که قلب مرا می‌فشارد، عذابی است که از دستش راحتی ندارم و نمی‌دانم تا چه وقت
این‌چنین خواهم بود، خدا می‌داند، روز و شب مثل کسی که خوره در جسدش افتاده باشد
ناراحت‌ام، قلب من مشتعل است بدون این‌که کسی بداند چه آتشی در آن شعله می‌کشد.
اختیار اگر دست من بود، هیچ‌وقت دچار چنین عذاب و شکنجه‌ای نمی‌شدم ولی به خدا،
اختیار دست من نیست. هرچه هست تو هستی تو، تو ... تنها تو... ».*


 

کاش در
عصر نامه می‌ماندیم؛ در عصر قلم و کاغذ و کلمه، عصر مُهر و
پری‌دخت
پدیدآور: حامد عسگری
ناشر: قبسات / تعداد صفحات: ۱۴۰

داستان فراق، دلتنگی و غم هجران یار که قصۀ تازۀ دیروز و
امروز نیست. حدیث مکرری است که هر بار از زبان عاشقان و دوستان دور از هم
شنیده می‌شود. انسان اما هر کجا که باشد راهی خواهد یافت تا مرهمی بر اندوه
فراق عزیزانش باشد.
در روزهای قدیم که خبری از تلفن و اینترنت و انقلاب الکترونیکی امروز نبود،
مردم برای اطلاع از احوال یک‌دیگر راهی جز نامه نگاری نداشتند. نامه بود و
پس از آن تلگراف. انتظا
فراخوان سی و پنجمین جشنواره موسیقی فجر منتشر شد فراخوان سی و پنجمین جشنواره موسیقی فجر که قرار است 24 تا 30 بهمن ماه امسال برگزار شود، منتشر شد.  گروهها و هنرمندان موسیقی برای شرکت در جشنواره تا 17 آذرماه سال جاری فرصت دارند تا در سایت جشنواره به نشانی www.fajrmusicfestival.com ثبت نام کنند.
سی‌و‌پنجمین جشنوارۀ موسیقی فجر هم‌زمان و در گرامیداشت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران از تاریخ 24 تا 30 بهمن 139۸ برگزار خواهد شد. فراخوان حاضر بر اساس آیین­نامۀ جش
برادر من تویی
پدیدآور: داوود امیریان
ناشر: کتابستان معرفت / تعداد صفحات: ۲۱۰
در تمام تاریخ اسلام در کنار نام پاک اهل بیت علیهم السلام نام زیبایی به چشم می‌خورد که خود، دریای بی‌کرانی از عشق، معرفت و دلاوری است. قصه‌ای که شنیدنش هربار تازه است و هر زمان جلوه‌ای خاص دارد.
او را پهلوان بنی‌هاشم می‌دانند. قمر بنی‌هاشم نیز از لقب‌های دیگر اوست. نامش به شجاعت و جوانمردی بر زبان‌ها جاری است و قصۀ دلاوری‌هایش از هر کجا به گوش می‌رسد.نام عباس که
لطفا تا آخر بخونید:بر حسب ادب و  طبیعتاً رعایت اهمیت به ترتیب اینهارو آوردم:چند روزه اتفاقای عجیبی میفته؛چند روز پیش روز مبعث پیامبر بود که طبق معمول میخواستم صحیفۀ سجادیه رو باز کنم و بخونم و دعایی که اومد مربوط به پیامبر بود.
دعای دوم صحیفۀ سجادیه
دیروز که دلتنگ بودم وقتی نهج البلاغه رو بر حسب برنامه ای که هیچ دخالتی توش نداشتم باز کردم، نامۀ دردودل امام علی (ع) با پیامبر (ص) و وداع با حضرت زهرا (س) بود، دلم بیشتر گرفت و دلم برای امام سوخت و خ
 
سرخوشانه کالسکه را هل دادم و کنار درختچه توت ایستادم. یک توت قرمز رسیده چیدم و گرفتم جلویش؛ با تعجب نگاه کرد! یک دانۀ دیگر چیدم و گذاشتم در دهانم، او هم همین کار را کرد، چشمش آرام و صورتش شیرین شد و با ملیح‌ترین لحن ممکن اعلام کرد که: گل خش بود! حلاوت کلامش نگذاشت توضیح دهم که هرچیز قرمزِ از درخت چیده‌شده گل نیست؛ گذاشتم پشت این غفلت لطیف همانطور شیرین بماند و ایستادم به تماشایش.
 
 
عصرهای بهار 82 که با هم می‌زدیم بیرون کمابیش، اوضاع همین بو
سرخوشانه کالسکه را هل
دادم و کنار درختچه توت ایستادم. یک توت قرمز رسیده چیدم و گرفتم جلویش؛ با تعجب
نگاه کرد! یک دانۀ دیگر چیدم و گذاشتم در دهانم، او هم همین کار را کرد، چشمش آرام
و صورتش شیرین شد و با ملیح‌ترین لحن ممکن اعلام کرد که: گل خش بود! حلاوت کلامش
نگذاشت توضیح دهم که هرچیز قرمزِ از درخت چیده‌شده گل نیست؛ گذاشتم پشت این غفلت
لطیف همانطور شیرین بماند و ایستادم به تماشایش.
عصرهای بهار 82 که با
هم می‌زدیم بیرون کمابیش، اوضاع همین بود. بع
آخرین باری که برای یک دوست نامه نوشتم، حدود یک سال و نیم پیش بود. نامه‌ای که البته هرگز پست نشد و ماند روی دستم. اگر این آخرین بار را کنار بگذارم، آخرین خاطراتم از نوشتن نامه برمی‌گردد به سال‌ها پیش. به همان سال‌هایی که در فقط همسایۀ دیوار به دیوارمان تلفن داشت و اگر می‌خواستی با کسی در تماس باشی، چاره‌ای جز نوشتن نامه نبود. گمانم هفت یا هشت سالم بود و وقت‌هایی که مادر یا خاله‌ها دست به کاغذ و قلم می‌شدند، آخرین سطرهای کاغذشان مال من بود.
برادر من تویی
پدیدآور: داوود امیریان
ناشر: کتابستان معرفت / تعداد صفحات: ۲۱۰
در تمام تاریخ اسلام در کنار نام پاک اهل بیت علیهم السلام نام زیبایی به چشم می‌خورد که خود، دریای بی‌کرانی از عشق، معرفت و دلاوری است. قصه‌ای که شنیدنش هربار تازه است و هر زمان جلوه‌ای خاص دارد.
او را پهلوان بنی‌هاشم می‌دانند. قمر بنی‌هاشم نیز از لقب‌های دیگر اوست. نامش به شجاعت و جوانمردی بر زبان‌ها جاری است و قصۀ دلاوری‌هایش از هر کجا به گوش می‌رسد.نام عباس که
دل‌برِ نازم ؛ سلام.الان که دارم این نامه را برایت می‌نویسم، رویِ صندلیِ اتوبوسم و بادِ کولرِ اتوبوس، کلِ فضا را خُنک کرده است. کنارم مردی نشسته‌است که ریش و سبیلش رو به سفیدی رفته. اتوبوس تقریباً پُر است. اما تو نیستی. و این اولین باری‌ست که بعد از عقدمان، تنها تکیه به صندلی‌هایِ این اتوبوس می‌زنم. و اولین باری‌ست که قرار است به مدت طولانی تری ازت دور باشم. و چه بی قرار بودی وقتی چمدانم را در دستم دیدی. اشک‌هایِ پاک و زلالت بی اختیار جاری ب
عزیزدلم ؛ سلام.
در دوریت توانا نیستم. باور کن این حرفم را. الان مدت زیادیست که چشمم به چشمانت نیفتاده و دستم در دستانت گره نخورده است. روز شماری می‌کنم برایِ آن لحظه که دوباره بیینمت و جلویِ هر کس که باشد، در آغوش بگیرمت. در دوریت همچون آدمی بی پناهم و سرگردان . همچون آدمی تنها در دلِ اقیانوسی بی انتها؛ خسته از تلاش و تکیه داده به گوشه‌ای از قایق چوبی‌اش. در خیالم نشسته‌ای و مثل همیشه می‌خندی. دلم برای نشستن در کنارت در گوشۀای از رواقِ دارالم
سرخوشانه کالسکه را هل دادم و کنار درختچه توت ایستادم. یک توت قرمز رسیده چیدم و گرفتم جلویش؛ با تعجب نگاه کرد! یک دانۀ دیگر چیدم و گذاشتم در دهانم، او هم همین کار را کرد، چشمش آرام و صورتش شیرین شد و با ملیح‌ترین لحن ممکن اعلام کرد که: گل خش بود! حلاوت کلامش نگذاشت توضیح دهم که هرچیز قرمزِ از درخت چیده‌شده گل نیست؛ گذاشتم پشت این غفلت لطیف همانطور شیرین بماند و ایستادم به تماشایش.
عصرهای بهار 82 که با هم می‌زدیم بیرون کمابیش، اوضاع همین بود. بع
متن عاشقانه‌ای از امید مهدی‌نژاد
——–| ارائه شده توسط وبسایت متن عاشقانه |—–—



ای منتها مسیر تماشا تو
من نامۀ نگاهم و امضا تو
با تو پر از سکوت، پر از صبحم
غرق هزار خاطره‌ام با تو
آهسته در تو می‌نگرم پنهان
تا می‌شوی در آینه پیدا تو
آیینه گفت و ریخت تو را تا دید:
زیباتر از هر آن‌چه فریبا تو
آنقدر از هوای تو لبریزم
در حیرتم منم که منم یا تو
می‌آیمت به شوق و نمی‌پرسم
تا کی به راه و تا به کجا با تو
اجساد مردگان اریحا من
انفاس روح بخش مسیحا تو
امید شمس‌آذر متخلّص به "شهسوار" در اردیبهشت سال 1366 در سلماس متولّد شد. تحصیلات ابتدایی را در دبستان ابن سینا و تحصیلات متوسّطه را در مدارس راهنمایی طالقانی، هنرستان شهید پناهی و دبیرستان امام خمینی(ره) گذرانید. بعد از گذراندن خدمت سربازی، در رشتۀ تاریخ از دانشگاه ارومیّه پذیرفته شده و در اردیبهشت سال 1398 از پایان‌نامۀ کارشناسی ارشد خود با عنوان "تأثیر حملۀ مغول در تحوّلات سبک شناختی هنری و ادبی در ایران" دفاع کرده و با نمرۀ 18/85 و رتبۀ بسیار
نامه‌ای سرگشاده به تمام چاق‌ها : چاقی را بپذیرید تا راحت‌تر لاغر کنید! از وقتی نوشتن این نامه را شروع کردم، کلی حس خوب پیدا کردم و کلی حس‌های بد و چیزهایی که دربارۀ چاقی فکرم را مشغول کرده بود، از ذهنم بیرون رفت. به شما هم پیشنهاد می‌کنم مسائل و ناراحتی‌هایی که چاقی باعث آن‌هاست، بنویسید و تخلیه شوید.
می‌دونم چقدر زندگی برات سخت شده. می‌دونم هر روز فکرت درگیر اینه که چیکار کنی تا لاغر بشی. می‌دونم تو الان تو چه حال و موقعیتی قرار د
در چه صورتی حمل خودروی متخلف توسط جرثقیل راهور به پارکینگ مجاز نمی­ باشد
چنانچه راننده­ ای خودروی خود را در محل پارک ممنوع متوقف و محل را ترک نموده و نیاز به انتقال خودرو به پارکینگ باشد و پس از مراجعه به محل پارک خودرو مشاهده کند که خودرو سوار بر جرثقیل است و آمادۀ حمل به پارکینگ است یا حتی حرکت نموده و چند خیابان آن طرف تر خودروی خود را ببیند، می­تواند تقاضا کند که خودرو را تحویل وی دهند.مستند این حق، تبصرۀ 2 مادۀ 13 قانون رسیدگی به تخلفات را
پری‌دخت
پدیدآور: حامد عسگری
ناشر: قبسات / تعداد صفحات: ۱۴۰
داستان فراق، دلتنگی و غم هجران یار که قصۀ تازۀ دیروز و امروز نیست. حدیث مکرری است که هر بار از زبان عاشقان و دوستان دور از هم شنیده می‌شود. انسان اما هر کجا که باشد راهی خواهد یافت تا مرهمی بر اندوه فراق عزیزانش باشد.در روزهای قدیم که خبری از تلفن و اینترنت و انقلاب الکترونیکی امروز نبود، مردم برای اطلاع از احوال یک‌دیگر راهی جز نامه نگاری نداشتند. نامه بود و پس از آن تلگراف. انتظار بو
شهریور سال 90، بعد دوماه و نیم خدمت توی نیروی انتظامی، با اومدن جواب رتبه 32 ارشد و قطعی شدن قبولیم توی رشته ی شبیه سازی دانشکدمون، وقتی خرکیف نامۀ دانشگاه رو دستم گرفته بودم و میدون استاندارد کرج و کلانتری محمدشهر رو یورتمه میرفتم تا معافیت تحصیلیم رو نهایی کنم، سرباز صفر نگهبان ستاد، با لبخندی که هیچ وقت از ذهنم محو نمیشه، گفت داری میری درس بخونی برگردی خدمت؟ اشتباه میکنی، الان نمیفهمی ولی بعدا می فهمی چی گفتم.
من؟ توی دلم میخندیدم، که باب
نیمه‌های شب بود که با صدای مامانجون، یعنی مادربزرگِ مادری ام از خواب بیدار شدم، آن زمان ما ساکنِ تهران بودیم و تابستان‌ها می‌آمدیم قُم و می‌ماندیم. از لذت‌های قم خریدِ سی‌دی‌های پلی استیشن از پاساژِ کویتی‌های قم بود.
بیدارم کرد و گفت پاشو، داره از دهنت خون میره. ما هم که از عنفوان طفولیت حسّ و حال زندگی کردن نداشتیم، بلند شدیم و به زور خودمان را به سمتِ دستشویی کشاندیم و تُف کردیم، یک تف‌ِ خونی بود و خونی که دائم در دهان جمع می‌شد.
دهان
سلام آقای میتی.
فیلم‌ها و کتاب‌های زیادی به افرادِ رویاپرداز پرداخته‌اند. آدم‌هایی که در آنی از جایی که در آن حضور دارند، گسسته می‌شوند و در لحظۀ دیگر، سر از جهان تخیل درمی‌آورند. آدم‌هایی مثل من، شما و سایرِ آدم‌های معمولیِ اطراف‌مان. فیلم‌ها و کتاب‌های زیادی در این‌مورد بودند ولی فیلمی که شما در آن بودید، بدجور برایِ من واقعی جلوه کرد.
رویاهای شما به‌شدت غیرقابل‌باور بودند؛ درست مثلِ مالِ من. یک رویای رو به پیشرفت، رو به «یک کسی
عباسیان با کینه‌توزی علیه اهل بیت علیهم‌السلام، عرصه را هر روز بر آنان تنگ‌تر کرده و با زندان، تبعید و تحت مراقبت‌قراردادن امامان تلاش کردند تشنگان زلال دانش و بینش را از دریای بی‌کران وجود آنان دور نگاه دارند. دوران ۳۳ سالۀ امامت امام هادی علیه‌السلام شاهد تلاش‌های گسترده و مبارزات خستگی‌ناپذیر ایشان در عرصه‌های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است.
کتاب حاضر که پژوهشی در زندگانی و سیرۀ امام هادی علیه‌السلام است در هفت فصل نوشته شده است. ف
(بعدا نوشت: بعضی سایتا نوشتن زینب ابوطالبی ممکنه دختر شهید مجید ابوطالبی باشه و گفتن چون مجید ابوطالبی سال ۶۱ شهید شده پس زینب که متولد ۶۵ هست دختر اون شهید نیست. حالا منم میگم چون تز ارشدش سال ۸۵ بوده پس احتمالا سال تولدش ۶۱ هست و نه ۶۵. در کل این احتمال هست که این دوتا زینب ابوطالبی یکی نباشن و مجری افق این شریفیه نباشه. من اطلاع ندارم)
 
دو پست قبلتر، راجع به تعصبم روی شریفیها نوشته بودم، راجع به استحقاقهاشون و دفاع از اینکه شاید گاهی نخبه ها
سلام بیان
خوبی؟ شنیده‌ام که می‌گویند حرف نونت دارد به ت تبدیل می‌شود و این روزها به یک سرویس وبلاگی بیات تبدیل شده‌ای. من که ازت دل کندم. مثل دستمال کاغذی برایم شده‌ای. با تمام تنفری که ازت دارم اما به خاطر گل روی آقا محمد در پویش 
کمکی از ما بر میاد؟
شرکت می‌کنم.
حدس می‌زنم مشکلات فعلیِ تو به خاطر بی پولی باشد. تعارف نکن رفیق، خلاصه که ما نان و نمک هم را خورده‌ایم، ما برایت وقت گذاشتیم و نوشته‌هایمان را ریختیم توی آدرس‌هایت، تو هم لاتی ک
 

عرق نعناع

فصل اول - قسمت ششم

 

در ساعات آخر کار اداری ، کار من هم به اتمام رسید .

البته به لطف یک اصفهانی خوب و با مرام .

خدا نکند که کسی کارش در بعضی از این اداره ها گره بخورد .

که نه با دست باز شدنیست و نه با دندان .

کارمندان بعضی از این ارگانها و اداره ها ،
وقتی پشت میزشان
قرار میگیرند ،

باورشان این است که
هر بندۀ خدایی که از درِ اتاقشان وارد
میشود ،

آن شخص « اسماعیل » است و ایشان « ابراهیم » .

پس ،،، رسالت آسمانی خود میدانند ؛ ذبح « اس
رهپویان هدایت: فرقه
ضاله مضله بهائیت سعی دارد تا از هر فرصتی سوء استفاده کرده و اهداف فرقه ای خود
را دنبال نماید. پیام های بیت العدل واقع در اسرائیل نیز برای این صادر می شود که
مهره های این فرقه نقش خود را در اقداماتی که باید انجام شود، بدانند و در همان
جهت فعالیت کنند. در سال 2017، بیت العدل به بهائیان دستور می دهد تا تغییرات آب و
هوایی را بهانه کرده و به این واسطه با افراد ارتباط گرفته، باورهای فرقه ای خود
را تبلیغ کنند.

کسانی
که با ساختار این ف
1.  آن قدر یک گوشه ننشینید و کتاب‌های عهد عتیق
بخوانید. اگر خاطر مبارکتان باشد عبارت «نسجت علیه عناکب النسیان» را 2
جور خوانده و معنا کردم.
 یکی معلوم؛ یعنی آن قدر در یک گوشه مانده که
عنکبوت‌های فراموشی بر آن تار تنیده‌اند.
دوم به صورت مجهول؛ یعنی سال‌ها
به‌مراتب بیشتر در یک گوشه مانده، آن قدر که عنکبوت‌های فراموشی خودشان هم مرده و
بر روی آن در تارها تنیده‌ شده‌اند. (تصویر زیبایی است با همان ذهنیت گذشتگان که
لابد نمی‌دانستند عنکبوت پوست
آخرین باری که برای یک دوست نامه نوشتم، حدود یک سال و نیم پیش بود. نامه‌ای که البته هرگز پست نشد و ماند روی دستم. اگر این آخرین بار را کنار بگذارم، آخرین خاطراتم از نوشتن نامه برمی‌گردد به سال‌ها پیش. به همان سال‌هایی که در فقط همسایۀ دیوار به دیوارمان تلفن داشت و اگر می‌خواستی با کسی در تماس باشی، چاره‌ای جز نوشتن نامه نبود. گمانم هفت یا هشت سالم بود و وقت‌هایی که مادر یا خاله‌ها دست به کاغذ و قلم می‌شدند، آخرین سطرهای کاغذشان مال من بود.
هوالمحبوب
وقتی می‌گویم خسته شده‌ام از این شغل، نگویید چرا!
هر سال اواخر دی و اوایل خرداد، مجبور بودیم برای تک‌تک دانش‌آموزان، کارنامه توصیفی بنویسیم. یعنی توضیحی چند جمله‌ای برای هر درس و برای هر دانش‌آموز! کار مزخرف و حوصله سربری بود. ولی خب عادت کرده بودیم که توی این مملکت تکنولوژی بی‌معناست!
حالا آمده‌اند کار دستی را خیر سرشان منتقل کنند روی سایت سناد! این سایت مرجع آموزش و پرورش است، هر معلم یک رمز عبور دریافت کرده و قرار است همان ک
آشنایی با برخی اصطلاحات
مبایعه نامه
مبایعه نامه به معنی قراردادی است که بین خریدار و فروشنده بسته می شود و به موجب آن ملکی خرید و فروش شده و توافقاتی به صورت مکتوب بین طرفین معامله شکل گرفته است. بر اساس این قرارداد هر یک از طرفین بایستی به توافقات انجام شده و ذکر شده در قرارداد پایبند باشد. باید توجه داشت که در صورت عدم تعهد هر یک از طرفین قرارداد، تعهدات ذکر شده و حقوق شخص مقابل، قابل پیگیری است.
 
 
قولنامه
قولنانه نیز بسیار مشابه مبایع
آشنایی با برخی اصطلاحات
مبایعه نامه
مبایعه نامه به معنی قراردادی است که بین خریدار و فروشنده بسته می شود و به موجب آن ملکی خرید و فروش شده و توافقاتی به صورت مکتوب بین طرفین معامله شکل گرفته است. بر اساس این قرارداد هر یک از طرفین بایستی به توافقات انجام شده و ذکر شده در قرارداد پایبند باشد. باید توجه داشت که در صورت عدم تعهد هر یک از طرفین قرارداد، تعهدات ذکر شده و حقوق شخص مقابل، قابل پیگیری است.
 
 
قولنامه
قولنانه نیز بسیار مشابه مبایع
آخرین باری که برای یک دوست نامه نوشتم، حدود یک سال و نیم پیش بود. نامه‌ای که البته هرگز پست نشد و ماند روی دستم. اگر این آخرین بار را کنار بگذارم، آخرین خاطراتم از نوشتن نامه برمی‌گردد به سال‌ها پیش. به همان سال‌هایی که در فقط همسایۀ دیوار به دیوارمان تلفن داشت و اگر می‌خواستی با کسی در تماس باشی، چاره‌ای جز نوشتن نامه نبود. گمانم هفت یا هشت سالم بود و وقت‌هایی که مادر یا خاله‌ها دست به کاغذ و قلم می‌شدند، آخرین سطرهای کاغذشان مال من بود.
چارلز داروین یک آتئیست نبوده است!!
خوانندگان دوران مدرن همواره به دیدگاه‌های دینی چارلز داروین، طبیعت‌شناس (Naturalist) برجسته و نویسندۀ کتاب منشأ انواع (Origin of Species) که در سال ۱۸۵۹ چاپ شد، توجه کرده‌اند. کتاب‌فروشی‌ها و اینترنت مملو است از بحث‌های مختلف دربارۀ دیدگاه‌های داروین و تأثیر نظریۀ تکامل (Theory of Evolution) او بر دین.....
در این بین، برخی داروین را به آتئیسم متهم کردند و برخی از طرفداران آتئیسم نیز نام داروین را برای تبلیغ، در لیست آتئیست‌ه
1. امروز تا دلتان
بخواهد حالم خراب است. یکی از رفقای دانشگاهی ـ از آنهایی که انگار جز مهر و صفا
در سرشتشان نیست ـ پایان‌نامۀ دکترایش را فرستاده بود تا بخوانم و اگر احیاناً
مشکلی داشت رفع و رجوع شود. اول کار هم تصریح کرده بود که: «کار با همین وضع فعلی
هم جلو خواهد رفت و کسی متوجه اشکالاتش نخواهد شد، اما می‌خواهم اگر زمانی چاپش
کردم بی عیب و نقص درآید». تصحیح تفسیری از قرآن با رویکرد صوفیانه بود و آن قدر
برایم کدورت روح آورد که خدا گواه است حتی یک
چندتا موضوع مستقل از هم توی ذهنمه، در قالب یک پست بنویسمشون به جای چندتا پست مجزا.
 
حرف اول (قدر مردم رو بدونید) - خبر تکراری این روزها، ممنوعیت عبور و مرور در کشورهای اروپاییه و حتی احکام جریمه و زندانی که برای خاطیان تعیین کردن. در کنارش "خواهش و تمنای" وزارت بهداشت ایران برای در خانه ماندن ما ایرانیا. انتظار ندارم عملکرد ما در مورد تو خونه نگه داشتن مردم با کیفیتِ چینِ کمونیست یکسان باشه. ولی یک ترفند غیرقابل درکِ این روزهای نظامِ ایران، ن
آخرین باری که برای یک دوست نامه نوشتم، حدود یک سال و نیم پیش بود. نامه‌ای که البته هرگز پست نشد و ماند روی دستم. اگر این آخرین بار را کنار بگذارم، آخرین خاطراتم از نوشتن نامه برمی‌گردد به سال‌ها پیش. به همان سال‌هایی که در فقط همسایۀ دیوار به دیوارمان تلفن داشت و اگر می‌خواستی با کسی در تماس باشی، چاره‌ای جز نوشتن نامه نبود. گمانم هفت یا هشت سالم بود و وقت‌هایی که مادر یا خاله‌ها دست به کاغذ و قلم می‌شدند، آخرین سطرهای کاغذشان مال من بود.
معنی و تعریف. خودزندگی‌نامه یا اتوبیوگرافی به گونه‌ای از زندگی‌نامه‌نویسی اطلاق می‌شود که توسط خود فرد نگاشته شود. واژه‌ی اتوبیوگرافی از کلمه‌ی یونانی autobiographia گرفته‌شده که در آن autos به معنای خود، bios به معنای زندگی و graphien به معنای نوشتن است. به نظر می‌رسد تعریف این گونۀ ادبی با اختلاف نظرهای بسیاری همراه بوده و به همین دلیل، مرزبندی جامعی برای آن ارائه نشده‌است. با این وجود، بیش‌ترِ این تعریف‌ها را می‌­توان به دو دستۀ کلی تقسیم کرد
روایتی از کتاب‌های نوجوانانه‌ای که آقا در نمایشگاه کتاب، درباره‌شان صحبت کردند
«بی‌بال‌پریدن» را خوانده‌اید؟ همان‌کتاب کم‌حجم و صمیمی مرحوم «قیصر امین‌پور» که در ظاهر مجموعه‌ای نثر ادبی است و در باطن، مجموعه‌‌متنی تأمل‌برانگیز و معرفتی. آن‌جا دوروایت پی‌درپی وجود دارد از «کتاب‌هایی که شبیه آدم‌ها هستند» و «آدم‌هایی که شبیه کتاب‌ها هستند». امسال، در سی‌ودومین‌نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، کسی که به قول بی‌بال‌پریدن «
صوت ها

دانلود صوتی با کیفیت 80kb - حجم 36 مگابایت
دانلود فایل

دانلود صوتی با کیفیت 24kb - حجم 5 مگابایت
دانلود فایل


گزارش جلسه
.
اجتماع بزرگ مردمی «عید بیعت»به‌مناسبت آغاز امامت ولی‌عصر(عج)، عصر امروز شنبه، اجتماع بزرگ عید بیعت با حضور جمع کثیری از مشتاقان، در میدان امام حسین تهران برگزار شد. به‌همت مؤسسۀ مصاف این مراسم، هم‌زمان، در30 مرکز استان و بیش از 60 شهرستان برگزار شد.
مراسم با قرائت آیاتی از کلام‌الله مجید در میان خیل عاشقان آن حضرت آغا
نحوۀ نوشتن رزومه
قبل از اینکه پیش‎نویس رزومه‎تان را بنویسید، بخش ارجاع را به دقت بخوانید تا دربارۀ ملزومات خاص شغلی که قرار است انجام دهید، اطلاعات کافی داشته باشید. مهم اینست که نامۀ درخواست و رزومه را دربارۀ شغل مزبور بنویسید و در آن بر قابلیت‎ها و هر تجربۀ مرتبط با شغل تأکید نمایید.
بایدها و نبایدها
در اینجا به چند نکتۀ کلی اشاره می‎کنیم که باید در تنظیم یک رزومه آنها را لحاظ کنید.
باید:
روزمه‎ تان خلاصه و کوتاه باشد: لازم نیست دربارۀ ت
 
 
  
   به فرمودۀ حضرتِ جواد، علیه السلام، سکوتِ جاهل، مانعِ اختلافِ مردم است: لَوْ سَکَتَ الْجاهِلُ مَا اخْتَلَفَ النّاسُ1. سخن گفتنِ نادان، آتشی است که لهیبش، تر و خشک را با هم می سوزانَد. بر زبان آوردنِ کلامی که نباید گفت، بر جهل و غفلتِ افراد بی خبر و غیرِ محقّق، می افزاید؛ امّا دانایان و آگاهان نیز از زبانه های این نارِ جهنّمی، مصون نیستند! همان گونه که سخن گوییِ بذرافشان های انحراف و خروج در سپاهِ امام علی، علیه السلام، جز فتنه پراکن
 
 
ایران شناسی

اسلام شناسی

شاهنامه شناسی

داستان یزدگرد سوم

غلبۀ تازیان عرب

( اعراب نو مسلمان )
 
          در شاهنامۀ
فردوسی شاه پرستی به ویژه در دوران های بحرانی و جنگ ها همواره  مورد تأکید قرار گرفته . شاه پرستی به ویژه در
این دوران ها در ایران قدیم مورد تأکید و تأیید و ستایش قرار گرفته . شاهان عادل
در مقابل شاهان ظالم قرار دارند ... شاه از یک دودمان قدیمی, دارای  اوتوریته دودمانی بود. خانواده  قدیم سلطنتی « ارادۀ واحد » در دوران جنگ ها و
ب
تا هفته چندم بارداری میشه سوار هواپیما شد؟
ابزار وبلاگ »»» سفر »»» تا هفته چندم بارداری میشه سوار هواپیما شد
اولین سوال هنگام سفر با هواپیما در بارداری این است که تا هفته چندم بارداری میشه سوار هواپیما شد؟ در تاریخ امروز با کد ابزاز از بخش سفر باما باشید تا پاسخ مناسب را برای پرسش مهم زن باردار تا چند ماهگی میتواند سوار هواپیما شود بررسی کنیم.
زمان مناسب برای سفر در دوران بارداری
پرواز در بارداری جراح و متخصص زنان و زایمان اظهار کر
امروز در صفحه ۴و۵ ویژه‌نامۀ قفسۀ روزنامۀ «جام جم» یادداشت تازه و تقریبا مفصلم منتشر شد با عنوان «میرشکاک‌شناسی تطبیقی»
البته مثل همیشه سردبیر بی‌اجازه تیتر مرا برداشته و یک تیتر خیلی بد و عجیب‌وغریب جایگزینش کرده. من هم در این تصویر تیتر خودم را دوباره نوشتم!

میرشکاک‌شناسی
تطبیقی

اصل مطب:

یهدی به کثیرا
و یضل به کثیرا

مقدمه:

فارغ از نیک یا
بد بودن، موفق یا ناموفق بودن، پیروز یا شکست‌خورده‌بودن مردی موسوم به «یوسفعلی میرشکار»
و معروف
خواستم این‌جا در مورد شب یک، شب دوی بهمن
فرسی بنویسم. در موردِ یکی از قدرنادیده‌ترین و مهجورترین شاهکارهای ادبیات فارسی.
در مورد نویسنده‌ای که چند سالی از دهه‌ی سی زندگی‌اش را برای نوشتنِ‌ این کتاب گذاشت
که در نهایت در چهل‌سالگی‌اش منتشر،‌ و بلافاصله جمع‌آوری شد و هیچ‌گاه فرصت انتشار
نیافت. در مورد رمانی که حتا امروز هم،‌ نو و تازه و بدیع به نظر می‌رسد و باورش کمی
سخت است که نویسنده‌ای حدود پنجاه سالِ‌ پیش این کلمات،‌ این جملات،‌
آشنایی با مراحل چاپ کتاب برای هر مهارت و کسب و کاری که دارید در موفقیت و افزایش اعتبار شما نقش موثری خواهد داشت . درضمن با چاپ کتاب می توانید موضوعاتی که فکر می کنید بهتر است به گوش اغلب افراد برسد را نوشته و نشر کنید.
شما در هر زمینه ای که فکر می‌کنید از علم و دانش کافی بهرمند هستید می‌توانید دانش خود را در قالبی کتابی با ارزش و ماندگار ارائه دهید و برای خود ارزشی دو چندان در حرفه و محیط اجتماعی خود مهیا کنید. اگر در دانشگاه در حال تحصیل هست

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها